پروانه

در اوج و حضیض زندگی

پروانه

در اوج و حضیض زندگی

اینجا من از روزمره ها و اتفاقات خاص زندگی ام می نویسم.
مسلّماً نوشته ها حکایت کننده ی دقیق از حقیقتها و واقعیتهای رخ داده، نمی باشند.
پس قضاوت نکنید و به سوء برداشت دچار نشوید.
این، « من » حقیقی من است.
______________
تلنگر و تذکر از سر فهم و شعور و منطق، برای من خیلی ارزشمندتر هست از تعریفات الکی و آبکی که از سر هوا و هوس یا خودشیرینی یا إغفال باشد.
______________
اینجا، یک دختر خام بی تجربه نمی نویسد، بلکه یک زن جا افتاده و سرد و گرم روزگار چشیده، می نویسد.
______________
وبلاگ دیگه من:
hakimeh51.blog.ir

آخرین مطالب

بخش یک:

منِ وبلاگی

از وقتی خودمو شناختم، هیچ کاری رو بی دلیل انجام ندادم. تماماً هدفمند بوده.

در مورد وبلاگ:

رفتنها، اومدنها، بودنها، نبودنها، تعاملات، ارتباط داشتن یا نداشتن، دنبال کردن یا نکردن، کامنت دادن یا ندادن و...

هر وبلاگی که ساختم، یا هر وبلاگی که حذف کردم؛ هر پستی که گذاشتم، قبلش ساعتها روی اون فکر کردم، روی تک تک عباراتش، حتی اینکه خوانندگان پستها، چه دریافتی خواهند داشت و چه بازخوردی به دست خواهم آورد. و بعدش هم بارها پستهای خودم رو خوندم. خودم رو جای مخاطبینم گذاشتم و از دید و منظر اونها هم دوباره خوندم.

خیلی از کارهایی که کردم، تعمدی بود و حتی گذاشتن برخی پستها کاملاً عمدی بود. حتی بعضی دنبال کردنها. بعضی کامنت دادنها. پاسخ دادنها یا ندادنها.

انقدر احترام برای مخاطبم قائل بودم که مطلب غیر مفید ننویسم و حرف بی پایه و اساس نزنم.

هرجایی کامنت گذاشتم با فکر گذاشتم. حتی بازخوردی که مخاطبم از دریافت اون کامنت ایجاد می کرد رو تصور می کردم. 

اگه وبلاگی رو دنبال کردم، خودمو متعهد کردم که پستهایی که با شوق و انگیزه و حتماً هدفدار می نویسه با دقت بخونم و در اکثر مواقع هم کامنت گذاشتم، با این دید که شاید نیاز به حرف و سخنی داشته باشه، یا انرژی و روحیه بگیره.

.

این منم.

با حالی خوش، و رضایتمند؛ هرچند با غم بزرگی در دل.

.

آگاهی ، نسبت به همه چیز اطرافمون، نسبت به همه ی افراد دور و برمون، برای تمام ما لازمه.

تا امورات ما رنگ خاص خودش رو داشته باشه و اثرات خاص خودش رو بر جا بزاره.

همه ی ما مأمور به یک رسالت عظیم هستیم. و چقدر خوبن اونهایی که می دونن کی هستن و چکاره هستن. و مطابق با اون معرفت و شناختشون، کاری رو انجام میدن یا از کاری منصرف میشن.

من شیفته ی این جور افراد حکیم هستم.

و سعی کردم خودم هم اینجوری باشم. تشبه به این افراد پیدا کنم.

.

بخش دو:

منِ زندگی:

زندگی پنجاه و یک ساله ی من با فراز و نشیبهای زیادی همراه بوده. خیلی زیاد. زیاد و متفاوت با زنهای دیگه ای که تا به حال دیدم یا شنیدم یا خوندم. چه از لحاظ فردی، چه خانوادگی، و چه اجتماعی و علمی. چون تماماً با آگاهی، فکر و تدبیر همراه بوده و هست.

زندگی من بخشهای باورنکردنی خیلی زیادی داره. بعضیهاش انقدر باورنکردنی هست برای دیگران که باعث می شه جور دیگه ای قضاوتم کنند و جور دیگه ای نگاهم کنند!

بارها و بارها خواستم از زندگی خودم، از واقعیتهایی که رخ داده بوده و افسانه نبوده، توهم و خیالپردازی نبوده، خواستم از اونها بنویسم؛ ولی هربار پشیمون شدم.

گاهی هم ذره ای، فقط ذره ای نوشتم و بیان کردم و بازخوردها رو که دیدم و با حقیقتهایی روبرو شدم که قابل تحمل نبود، خواستم نوشتن رو کنار بذارم، به دلایلی نشد، و از طرفی خواستم به نوشتن ادامه بدم، باز هم نشد. چرا؟ چون نه می شد از حقیقتها و واقعیتها نوشت، چون بخاطر باورنکردنی بودنشون، با مسائلی مواجه می شدم؛ و هضم و درکش برای خیلیها سخت و سنگین بود. و نه می شد ننوشت، چون خیلی دلم می خواست که یافته ها و تجربیاتم رو انتقال بدم شاید به درد کسی خورد.

از طرفی قلم نوشتنم هم بخاطر عادت نویسندگی که از دوران نوجوانی داشتم، شاید مزید بر علت بود برای دریافتهای ناصحیح از نوشته های من.

بطور کل هرکسی از ظنّ خود شد یار من.

و یک مسأله ی دیگه هم هست دلیل بر توقف نوشتن ها که قابل بیان نیست!

.

بخش سه:

اخلاق و روحیات من:

پرکار و پر انرژی هستم. روحیات لطیف و در عین حال قدرتمندی دارم. پر از همت و پشتکار و برنامه‌ریزی.

برای تمام کارهای ریز و درشت، نظم و هدف و برنامه دارم.

بدون فکر کاری نمی کنم. در موارد لزوم هم حتماً پشتوانه فکری و منطقی لازم رو به دست میارم.

در کارهای مختلف، سعی می کنم تخصصی و ضابطه مند ورود کنم. 

یا کاری رو انجام نمیدم و مسؤولیتی رو قبول نمی کنم، یا اگر قبول کردم، باید حتماً اون کار بطور احسن انجام بشه، تا جایی که راه داره، بی نقص و بی اشکال و ایراد. برای همین، در مورد کارها و مسؤولیتهایی که نیاز به تخصص و مهارت و علوم مورد نیاز دارند، حتماً اول کسب می کنم، بعد ورود می کنم.

خیلی مبادی آدابم. بنظرم ادب، نشانه ی شخصیت تربیتی و رشد آدمهاست. در برخورد با دیگران، هم مراعات ادب می کنم، هم حریم نگه می دارم، هم احترام قائلم. چه طرفم جاهل و غافل باشه نسبت به این امر، چه آگاه و بصیر.

( ادامه داره)

.

برای شناخت بیشتر من این پست رو هم بخونید.

.

پست جدید.

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.