پروانه

در اوج و حضیض زندگی

پروانه

در اوج و حضیض زندگی

اینجا من از روزمره ها و اتفاقات خاص زندگی ام می نویسم.
مسلّماً نوشته ها حکایت کننده ی دقیق از حقیقتها و واقعیتهای رخ داده، نمی باشند.
پس قضاوت نکنید و به سوء برداشت دچار نشوید.
این، « من » حقیقی من است.
______________
تلنگر و تذکر از سر فهم و شعور و منطق، برای من خیلی ارزشمندتر هست از تعریفات الکی و آبکی که از سر هوا و هوس یا خودشیرینی یا إغفال باشد.
______________
اینجا، یک دختر خام بی تجربه نمی نویسد، بلکه یک زن جا افتاده و سرد و گرم روزگار چشیده، می نویسد.
______________
وبلاگ دیگه من:
hakimeh51.blog.ir

آخرین مطالب

آن روز کی فرا می رسد؟

جمعه, ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۵:۵۲ ق.ظ

خرّم آن روز کزین منزل ویران بروم

راحت جان طلبم وز پی جانان بروم

 

گرچه دانم که به جایی نبرد راه غریب

من به بوی سر آن زلف پریشان بروم

 

دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت

رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم

 

چون صبا با تن بیمار و دل بی طاقت

به هواداری آن سرو خرامان بروم

 

در ره او چو قلم گر به سرم باید رفت

با دل زخم کش و دیده ی گریان بروم

 

نذر کردم گر ازین غم به در آیم روزی

تا در میکده شادان و غزلخوان بروم

 

به هواداری او ذرّه صفت رقص کنان

تا لب چشمه ی خورشید درخشان بروم

۰۳/۰۲/۱۴
پروانه ..

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.